دل پر از غم گشته در این نیمه شب
جسم من گویی به حال انقضاست
در سرم حال و هوای مشهد است
روح من محتاج دیدار رضاست
من فدای غربتت شاه غریب
عطر یاس و زنیق و شب بو تویی
یاور مستضعفین و بی کسان
خوان نعمت ، ضامن آهو تویی
عکس شیر از قدرت اعجاز تو
واقعی شد از وجودت جان گرفت
نعره ای زد شیر نقاشی شده
آمد و با اذن تو فرمان گرفت
کاش من هم یک کبوتر میشدم
میگشودم پر به روی گنبدت
حسرتی دارم به قلبم ای رضا
خادمی باشم میان مرقدت
هر زمان قلبم از این دنیا گرفت
کعبه ای و محرم رازی رضا
تو شفابخش دلِ غم دیده ای
در خراسان مهد اعجازی رضا
یا امام هشتم ای شاه غریب
مونسم در عالم فانی تویی
شیعه قلبش میتپد از عشق تو
کعبه ی ایران و ایرانی تویی
شعر از دفتر اشعار مجید شاکری حسین آباد